آیینه و آب اثر کاظم نظری بقا / دبیر کانون ادبی شهرستان اردبیل

بانوی آب و آینه

 

اگرم دست دهد صحبت آیینه و آب

هرگز از دل نرود الفت آیینه و آب 

آب و آیینه سفیران جهانی دگرند

عشق نازل شده در هیات آیینه و آب 

قامت افراشته مشرق به تماشاگه صبح

تا شود شیفته خلوت آیینه و آب 

در زوایای سکوتی ابدی ، چون خورشید

هست روشن دلم ازدولت آیینه و آب 

آسمان محو تماشاست زمین غرق نگاه

چیست در همهمه رکعت آیینه و آب 

آب مهریه زهراست خدایا مپسند

که زمانی شکند حرمت آیینه و آب 

بانوی آینه و آب تو می دانی و بس

هست از عصمت تو عصمت آیینه و آب 

چارده عطر دل انگیز در آمیخته است

باغچه باغچه با نکهت آیینه و آب 

در پی آینگی شهر به شهر آمده ام

چارده قرن منم شیعت آیینه و آب 

یاس را غربت خورشید نجف پژمرده است

باغ پرپر شده در هجرت آیینه و آب 

چارده کوچه زتنهایی خورشید بگوی

چارده فصل بخوان غربت آیینه و آب 


 

شهادت بانوی آینه و آب بر همکاران گرامی تسلیت باد

نظرات 3 + ارسال نظر
شاهد چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:51 ق.ظ http://www.shaheddelan.blogfa.com

دل پر درد ما را کی دوا آری؟
سکوت تلخ ما را کی نوا آری؟
تمام حرفهایم آب گشت در چشمم
به روی گونه هایم یکصدا جاری

عرض تسلیت من رو هم بپذیرید
ارادتمند؛حامد زارعی کارشناس فرهنگی سیستان و بلوچستان

[ بدون نام ] چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ب.ظ

سلام
خسته نباشی
وبلاگ قشنگیه و مطمئنا با مطالبش کاملتر و زیباترم میشه
هم به شما و هم به تمامی خوانندگان این مطلب شهادت حضرت زهرا رو تسلیت می گم

جنتی چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:42 ب.ظ

شرمنده
اسمم رو یادم رفت بزنمیادم رفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد